Wybierz kraj: |
![]() |
Iran |
مجري: خب...روز اول مدرسه چطور بود؟
پسرعمه: طبق معمول افتضاح!
کلاه قرمزي: آقاي مدير دو ساعت تموم مارو سر صف نگه داشت زير آفتاب شصتاد درجه واسمون سخنراني کرد!
مجري: خب چي ميگفتن؟
پسرعمه: چرت و پرت! ميگفت درس خوندن شمارو خوشبخت ميکنه!
مجري: خب راست ميگن ديگه،فقط با درس خوندن ميتونين پولدار شين
کلاه قرمزي: اتفاقاٌ پارسال هم گفته بود پول خوشبختي نمياره!
مجري: خب شما وقتي درس بخونين و يه مدرک تحصيلي خوب بگيرين ارزشتون پيش بقيه بيشتر ميشه
پسرعمه: آخه دو سال پيش هم گفته بود ارزش آدما به مدرک تحصيليشون نيس!
مجري: بالاخره مدرک لازمه
کلاه قرمزي: جالبه سه سال پيش هم گفته بود شما نبايد واس مدرک درس بخونين!
پسرعمه: طبق معمول افتضاح!
کلاه قرمزي: آقاي مدير دو ساعت تموم مارو سر صف نگه داشت زير آفتاب شصتاد درجه واسمون سخنراني کرد!
مجري: خب چي ميگفتن؟
پسرعمه: چرت و پرت! ميگفت درس خوندن شمارو خوشبخت ميکنه!
مجري: خب راست ميگن ديگه،فقط با درس خوندن ميتونين پولدار شين
کلاه قرمزي: اتفاقاٌ پارسال هم گفته بود پول خوشبختي نمياره!
مجري: خب شما وقتي درس بخونين و يه مدرک تحصيلي خوب بگيرين ارزشتون پيش بقيه بيشتر ميشه
پسرعمه: آخه دو سال پيش هم گفته بود ارزش آدما به مدرک تحصيليشون نيس!
مجري: بالاخره مدرک لازمه
کلاه قرمزي: جالبه سه سال پيش هم گفته بود شما نبايد واس مدرک درس بخونين!
آقایون پیرو پست اسی در اخبار کشور، به نظرتون بین ساعت 9 تا 10 کدوم ساعت برای بسکتبال بهتره، یه ساعت رو مشخص کنید
راستی اگه ساعت 10 باشه بین دوستانه و لیگ چقدر فاصله میشه؟
راستی اگه ساعت 10 باشه بین دوستانه و لیگ چقدر فاصله میشه؟
بازی دوستانه ساعت 6 هست
به نظرم همون 9:30 که احمد گفت خوبه
به نظرم همون 9:30 که احمد گفت خوبه
همین 9.30 خوبه
قبلش هم ساعت 9 میشه هندبال رو گذاشت
قبلش هم ساعت 9 میشه هندبال رو گذاشت
روزی، مردی ایرانی در زندگی خویش به پوچی رسید، لذا تصمیم به خودکشی گرفت.
بالای صخره ای نوک تیز ایستاد و دور گردن خود طناب بزرگی بست.
سمت دیگر طناب را به تخته سنگی بزرگ گره زد.
مقداری سم نوشید و لباس خود را به آتش کشید.
بلافاصله به سمت پایین پرید و در همان لحظه با هفت تیر به سوی خود شلیک کرد.
گلوله به خطا رفت و طناب بالای سرش را برید. او که از خطر حلق آویز شدن جان سالم به در برده بود، به داخل آب سقوط کرد.
آب شعله های آتش را خاموش کرد و استفراغ سم را از بدنش خارج ساخت.
توسط یک ماهیگیری از آب خارج و به بیمارستان منتقل شد ولی متاسفانه به دلیل کمبود امکانات لازم در بیمارستان جان باخت ...
بالای صخره ای نوک تیز ایستاد و دور گردن خود طناب بزرگی بست.
سمت دیگر طناب را به تخته سنگی بزرگ گره زد.
مقداری سم نوشید و لباس خود را به آتش کشید.
بلافاصله به سمت پایین پرید و در همان لحظه با هفت تیر به سوی خود شلیک کرد.
گلوله به خطا رفت و طناب بالای سرش را برید. او که از خطر حلق آویز شدن جان سالم به در برده بود، به داخل آب سقوط کرد.
آب شعله های آتش را خاموش کرد و استفراغ سم را از بدنش خارج ساخت.
توسط یک ماهیگیری از آب خارج و به بیمارستان منتقل شد ولی متاسفانه به دلیل کمبود امکانات لازم در بیمارستان جان باخت ...
Twoje ulubione wątki
Najnowsze posty